جوك های بی مزه تركی

1-یه اصفهانی میخواسته پول به كسی بده دستش می لرزید . گفتند زودباش چرا می لرزی ؟؟ میگه آخه میخوام پول بدم ، جون كه نمیخوام بدم كه یهو بدم

2-تركه رو میخواستن رییس حفاظت اطلاعاتش كنن. بهش یه سری اسرار مملكتی میگن ببینن چقدر میتونه بروز نده. تهدیدش میكنن نمیگه. میزننش نمیگه. بی خوابی بهش میدن نمیگه. زن و بچه اش رو شكنجه میكنن نمیگه. آخر سر كه میبینن خیلی كارش درسته واسه اطمینان بیشتر میندازنش یه ماه انفرادی و رفتارشو زیر نظر میگیرن ببینن اگه بازم دووم اورد رییس حفاظت اطلاعاتش كنن. تو انفرادی میبینن كه هی میزنه تو سر خودش و میگه: اه یادم بیا دیگه.

3-تركه به رفیقش می گه من یه تمساح پیدا كردم چیكارش كنم؟ میگه ببرش باغ وحش. فردا رفقیش می گه بردیش؟ تركه می گه : آره . تازه امشب هم می خوام ببرمش سینما( ممنون از برگ بید)

4-ترکه خواب می بینه داره پلی استیشن بازی می کنه زنشو می کشه میره مرحله ی بعد - از خواب می پره می بینه زنش نشسته جلوش می گه اه سیو (save) نكردم.

5-ترکه عکس گور خر زده بود به اتاقش. بهش میگن این عکسه چیه؟ ترکه میگه: این عکس جوانی های بابام هست تو یوونتوس بازی میکرده.

6-یه ترکه میخواسته خود کشی کنه میره تو گلدون میشینه بعد میگه به من آب ندین!!!!

7- ترکه 6 ماهه دنیا میاد میگن : چه جوری 6 ماهه به دنیا اومدی ؟ میگه : 3 ماه بسیج داشتم

8-تركه یه جسد رو میبره پزشك قانونی جواز دفن بگیره میگن چی شد مرد میگه سم خورده میگن چرا صورتش زخمیه میگه آخه نمی خورد.

10-ترکه با نامزدش میره كافی شاپ ، گارسون میاد میگه : چی میل دارید براتون بیارم؟ دختره میگه : دوتا كافه گلاسه لطفاً . تركه با عجله میگه : دوتا هم واسه من بیارین

11-شخصی به شکایت نزد قاضی رفت و گفت : همسایه من به من گفته است که گُه نخور. قاضی گفت : همسایه تو غلط کرده برو و بخور

12-ترکه از تاکسی پیاده می شه درو محکم می بنده می گه پدر سگ خودتی. راننده می گه من که چیزی نگفتم .ترکه می گه بعدا که می گی

13- خبر اول:بدلیل حضور بدون حجاب انوشه انصاری در ماه علما حاضر به رویت ماه نشدند. لذا ماه مبارک تا بازگشت انوشه به تاخیر افتاد. 

تکذیب خبرقبلی: بعلت حضور خانم انوشه انصاری ، علما با دیدن دو ماه، ماه مبارک را 60 روز اعلام کردند.

14-یک نصیحت بشنو از من کاندرآن نبود غرض :   

گر خواهی که نبینند رفیقان هنرت را                  بر خیز و بکش سیفون بالای سرت را

15-ترکها سفینه میسازن برن خورشید . بهشون میگن ذوب میشه میگن فکر اونجاش رو هم کردیم . شب میرسیم به خورشید.

16-تو زیبا
تو ماه
تو بی نظیر
تو جزاب
تو بهترین
تو مهربون
تو یه فرشته
تو دوست داشتنی
ولی من چی؟ یه ادم خالی بند!!!

17-پسرا ژل می زنن به اون موهاشون.......عینک می زنن به اون چشاشون ...اِوا خاک بر سراشون... ریمل می زنن به اون چشاشون ... ماتیک می مالن به اون لباشون اِوا خاک بر سراشون ....کروات می زنن اون خوشکلاشون... واسه دوست دختراشون ...اِوا خاک بر سراشون ...کلاسور می زارن زیر بغلاشون ...یک کت می پوشن قد باباشون... یه جفت کفش می پوشن هرت براشون ... یکم ریش می زارن نوک چونه هاشون ... پرفوسور می شن جون ننه هاشون ... اِوا خاک بر سراشون

آدم می میره براشون...اِوا خاک بر سراشون

18-تست کنکوره اردبیل:سرعت نور چقدر است؟1-بد نیست. 2-خوب است. 3-شما چطوریین؟ 4 -چه خبرا؟

19-اگه پسرا نبودن کی خونه رو می کرد باغ وحش؟ اگه پسرا نبودن تو دانشگاه استاد کیو ضایع می کرد؟ اگه پسرا نبودن دخترا به چی می خندیدن؟ اگه پسرا نبودن دخترا کیو سر کار می ذاشتن؟ اگه پسرا نبودن دخترا کیو تیغ می زدن؟ اگه پسرا نبودن کی تو کلاس می رفت گچ می یاورد؟ اگه پسرا نبودن کی اشغالا رو می ذاشت جلوی در؟ اگه پسرا نبودن دخترا واسه کی عشوه شتری بیان؟

20-یه روز یه آلمانی و یه تهرانی و یه اصفهانی می افتند تو دریا نهنگه میاد آلمانیه و تهرانیه را میخوره ازش میپرسند پس چرا اصفهانی را نخوردی میگه آخه دو سال پیش یه اصفهانی خوردم تا حالا اسهالم

21-یه روز یه اصفهانی ازدواج میکنه برای اینکه خرجش کمتر بشه تنها میره ماه عسل.

22-در اصفهان هیچكس ساعت ندارد برای اینكه همه از ساعت میدان شهر استفاده می كنند.

23-ترکه زنگ میزنه پیتزا سفارش میده، مسئول سفارش میگه: به نام؟ ترکه میگه: خدا

24-به ترکه می گن با عناصر جمله بساز.میگه: وقتی سیفون رو بکشیم، اناسر می خورن میرن پایین!!!

25-یه روز یه ترکه رو پشت بام دیش ماهواره نصب میکنه با رنگ روش مینویسه کولر

26-میدونین کره ایها اسم بچشون رو چجوری انتخاب میکنن؟ از بلندی یه ظرف میندازن پایین صدای همونو میذارن اسم بچشون مثل: دنگ دینگ دونگ یا دونگ دینگ دانگ

27-اگه دوست داری عمیق ترین ،طولانی ترین و قویترین بوسه ی دنیا رو تجربه كنی لبت رو بذار روی لوله ی جاروبرقی

28-به عربه میگن از ته دل گریه من : عربه هم میشاشه.

29-ترکه میره ماه عسل وقتی بر میگرده زنش میگه : چرا منو نبردی ؟! ترکه میگه : خواب بودی دلم نیومد بیدارت کنم

30-سلام.یه سوال برام پیش اومده، شبا كه میگن بگیر بخواب چی رو باید بگیریم؟؟؟ 

...

...

...

...

بیخیال حالا، بگیر بخواب

31-اگه یه روز لگد بهت زدن ناراحت نشو چون خیلی توپی 

32-ترکه میخواسته بچش رو نصیحت کنه! میگه چند سالته؟ میگه 16 سال میگه : خاک بر سرت الان هم سن سالات 30 سالشونه

33-بچه:مامان نهار چی داریم؟ مادر با عصابنیت:زهر مار بچه:اخ جون از شر املت راحت شدیم

34-دیروز منتظرت بودم نیومدی , امروز منتظرت بودم نیومدی , فردا هم چشم براهت می مونم .... اخ كه چقدر سخته این یبوست.!!

35-تركه میره خونه میبینه بویه گاز میاد به زن و بچه هاش میگه برق رو روشن نكنید من كبریت اوردم

36-یه ضرب المثل نمیدونم کجایی میگه که : به هیچ کس به جز خودت و خرت اعتماد نکن

منم به جز خودم و خودت به هیچ کس اعتماد ندارم.

37-یه روز یه پیرمرده به پیرزنه میگه جیگرت و بخورم پیرزنه میگه خفه شو تو که دندون نداری

38-به تركه می گن نرو پایین

.

.

دیدی تركی

39-زنه به شوهرش میگه : می خوای دفتر یادداشتت باشم تا همیشه همراهت باشم ؟مرد : عزیزم سر رسیدم باش تا هر سال عوضت کنم !

40-ترکه نذر میکنه اگه دانشگاه قبول بشه ننش رو با پای برهنه بفرسته  کربلاJ

41-ازدواج تنها جبهه ایست که شبها با دشمنت در یه سنگر میخوابی

42-دوست داری خر ماچت کنه ؟یا تو خرو ماچ کنی؟یا یکی خرت کنه و ماچت کنه؟یا یکی خرکی ماچت کنه ؟یا یکی آنقدر خر باشه که ماچت کنه

43-ترکه از یکی می پرسه ساعت چنده ؟ می گه ۹ شب ! می گه یعنی چی از صبح تا حالا هرکسی یه چیزی می گه

44-به ترکه میگن توالتو بخش کن , میگه : مردانه , زنانه

45-تركه تو جهنم بوده ... یه روز میره دم در بهشت در میزنه میگه ... ببخشید یخ دارید ؟ میگن داریم ولی نمیدیم ... میگه باشه اشكال نداره اما فردا نیاید بگید آب جوش بدید ها

46-خداوند هیچ موقع از تو سوال نمی كنه چه نوع ماشینی روندی؟ اما حتما از تو خواهد پرسید چند نفر پیاده را به مقصد رساندی....... قابل توجه دخترها که هر چی بوق میزنی ناز میکنن...... نمیدونن هدف پسرها الهیه!!!!!!!!

47-چشمهای درشت و زیبایت را که به من میدوزی و با لبهای زیبا آواز میخوانی، احساس میکنم که بیش از همیشه عاشقت هستم ، تو زیباترین قورباغه ی این برکه ای

48-بچه اصفهانی سر سفره غذا می خورده.باباش با لهجه شیرین اصفهانی بهش میگه: باباجون اینقدر غذا بخور که سیر بشی نه اینقدر که خسته بشی

49-ترکه میره دم یه بانک پاهاشو باز میکنه می شینه مردم میان میگن چرا اینجوری نشستی .میگه گفتن به باز نشسته ها حقوق میدن

50-به یه اصفهانیه می گند چرااصفهانیا اینقدر اس اس می کنند می گد هر کی گفتس دروغ گفتس.